بسم الله الرحمن الرحیم والعصر ان الانسان لفی خسر الاالذین امنوا و عملوالصالحات و تواصو بالحق و تواصو بالصبر قسم به عصر بدرستیكه انسان هر آینه در زیانكاریست مگر آنانكه ایمان آوردند و كردند كارهای شایسته و وصیت بیكدیگر نمودند براستی و وصیت نمودند به شكیبایی. سلام بر مهدی سلام بر یگانه منجی عالم بشریت و سلام بر نائب بر حقش خمینی كبیر آن پیر جماران كه با فروباراندن اشكهایش رزمندگان را دعا می كند دعای شما عزیزان و من حقیر بدرقه او باد. و با سلامی از فرزند كوچكی چون من بر ملت مظلوم و شجاع ایران. سپاس خدایرا كه آغاز كارم را سعادت و پایانش را شهادت قرار داد. بار الها از كجا شروع كنم در ابتداء می خواستم سخنی از خود بر جای نگذارم زیرا كه خود را لایق سخن گفتن نمی دانم اما باز می گویم تا با دلی نسبتاً آرام این دار را وداع گفته باشم و سخن پیامبر را به جان خریده باشم.
سپاس ایزد منان را كه بار دیگر منت نهاد و با دریائی پر از محنت و با گناهان عظیم و بدیهایی كه هرچه بگویم كم گفته ام خلاصه بار دیگر تقبل نمود تا اندكی برای چندمین بار قلم را بلغزانم و سخنانی را كه قبلاً توسط شهداء به سمعتان رسیده برسانم اما چه بگویم سخنها ناتمام و جوهر قلبها محدود است. خدا یا چگونه ممكن است انسانی كه سرا پا در گناه است دیگران را نصیحت كند.
بارالها به درگهت خجلت زده ام روسیاهم اما در سیاهی شب با نور تو خود را منور می سازم . بارالها گناهانم كمرم را خم كرده ولی به هر مصیبتی كه هست سر خود را عاجزانه بلند كرده ام تا شاید رحمت تو شامل حالم گردد.
پروردگارا هر جوانی آرزو دارد، به نوازش نیازمند است احتیاج به دست نوازش پدر و مادر دارد ما من به همه آرزو های جوانی پشت پا زده ام زیرا می دانستم دستی پر محبت تر از دست پدر و مادر نوازشم خواهد كرد خداوندا می دانم رگبارهای گلوله نوازشم خواهند كرد و همچون باران بر من می ریزند ولی باز هم راضیم به رضای تو. مپسند ذلیل بمانم خدایا تو خود بر گناهانم آگاهی . بارالها اگر خواستی این بنده حقیر را مجازات كنی لااقل دور از چشم اولیاءالله و امام حسین (ع) مجازاتم كن چرا كه روسیاهم و بار گناهانم خیلی سنگین است.
خدایا چگونه فردای قیامت به چهره نورانی رفقایم بنگرم مپسند صورتی سیاه وارد محشر شوم خداوندا تو خود گفتی هرآنكه را عاشق شوم می كشمش و ؟؟؟؟؟؟ناخوانا؟؟؟؟؟؟ را می دهم هم اكنون من آمده ام تا شیرین ترین و تنها چیزی را كه دارم تقدیم كنم. خدایا به من چگونه زیستن را بیاموز و خود ا ز مولایم علی چگونه مردن را خواهم آموخت . خدایا مرگ و زندگی ام در دست توست اگر بخواهی مرا محاكمه كنی تسلیم تو هستم در برابر كبریائیت مات و مبهوت هستم خدایا برادران را یاری ده تا بازوی امام امت باشند.
خدایا آنان را در مصائب و سختیها یارو یاور باش . بار الها آنان را از لغزش در زندگی نگهدارشان باش. و آیا شما ای برادرانم شما شاگردان حسین (ع) هستید. مبادا خدای ناكرده برخلاف خط آقایمان حركت كنید امام عزیزمان را از یاد نبرید و مد نظر داشته باشید تا خداوند شما را یاری دهد اگر دربین شما افرادی هستند كه از آمدن به جبهه معذورند لااقل خواهشم این است كه قلمهایتان را همچون گلوله ای آتشین بسوی ابر قدرتها نشانه روید و سنگر كلاس را حفظ كنید همینطور سنگر مسجد را . سخن با شما زیاد است و وقت كم زیرا كه من از لحظات دیگر خود هیچ اطلاعی ندارم و اما تو ای خواهرم و یا به سخن بالاتر بگویم زینب زمانم سخنم را با حجابت آغاز می كنم همانطور كه میدانید استعمار از سیاهی چادر تو بیشتر می ترسد تا سرخی خون من حجابت را حفظ كن و همراه با حفظ كردن حجاب آبروی دختر پیغمبر را حفظ كن همانطور كه تا حالا در حفظ آن كوشا بود اید.
از خدا برایت طلب صبر می كنم. همچنین از شما عاجزانه تقاضا می كنم كه مرا حلال كنید زیرا جز رنج در زندگی برای چیزی همراه نداشتم و شما از پدر و مادر عزیز و گرامی و از جان با ارزش ترم شما را به خدا مرا حلال كنید و از من بگذرید به خدا قسم در برابر دستهای پینه بسته شما عرق شرم می ریزم آه كه نتوانستم در لحظه لحظه زندگیم گوشه ای از كوچكترین نیكیها را جبران كنم محتاج بخشش شما نیز هستم شما نور بودید ای مادرم تو آیه ای از قرآن بودی و تو ای پدرم آیه ای دیگر از آن بودید خدا یا تو خود بهتر می دانی امانتی را كه به ایشان دادی درست تحویلت دادند خدایا مبادا اینان را در محشر روزی كه همه محتاجند سر گردان گردانی و در پایان از شما خداحافظی می كنم و حلالیت می طلبم از شما می خواهم از كلیه فامیلها برایم حلالیت بطلبید اگر خداوند شهادتم را پذیرفت وعده من و شما و رسول الله و مولایمان علی (ع) و دیگر ائمه در صحرای قیامت
والسلام . خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
