Farsi  

.


نام: محمد رضا

تاريخ تولد: 1349/02/05

محل تولد: اهواز

کمربند: قرمز

نام خانوادگي: نیک صفت

نام پدر: طاهر

تاريخ شهادت: 01/11/1365

محل شهادت: شلمچه

نام عملیات: کربلای پنج

وصیت نامه:

وصیت نامه شهید محمدرضا نیک صفت

بسم الله الرحمن الرحیم

ان الحیاه فی موتکم قاهرین و الموت فی حیاتکم مقهورین – به راستی که زندگی در مرگ با عزت شما و مرگ در زندگی ذلت بار شماست (امام علی(ع) )
بنام پاسدار حرمت خون شهیدان – سلام بر مهدی موعود، سلام بر یگانه منجی عالم بشریت. و با سلام بر نائب بر حقش خمینی کبیر پیر جماران قلب تپنده امت حزب الله و امید تمامی مستضعفان رهبری که به منزله روح است در بدن و سر است بر جسم و خون است بر قلب، و با سلام بر شهدای عزیزمان از شهدای جنگ زمان بیامبر تا شهداء کربلای خونین ایران و با سلامی از دلی غمگین بر خانواده های عزیزشان سپاس خداوندی را که دگر بار منت نهاد و کشتی شکسته ای در دریای بدیها را به خوبیها رسانید و دگر بار تقبل نمود تا قلم را بلغزانم و برای آخرین بار بر حسب وظیفه ای که دارم با شما اتمام حجت کنم. خداوندا تو را سپاس می گویم که مرا از دره پست شقاوت به بلندی سعادتت رهنمون ساختی، خدایا تو را شکر می کنم که بدنی را که غرق در گناه فرو رفته در لجن زار بدیها بود بیرون آورده و تطهیر ساختی، خداوندا حال آمده ام که همان بدنی را که از این همه زذایل پست رهانیدی در رهت به خدمت گیرم خدایا، مرا بپذیر خداوندا اگر در کربلا نبودم که امام حسین را یاری دهم اکنون کربلائی دیگر بر پا شده آماده ام تا به صدای هل من ناصر ینصرنی امام زمانم پاسخ دهم از اینرو می روم تا با ریخته شدن خونم خط سرخ شهادت را در این زمان به خط سرخ فرزند زهرا(س) متصل سازم، سخنی به آن عزیزان زیاد هست ولی خود را لایق نصیحت نمی بینم بارالها ما را ببخش، زیرا مجبورم در مقابل چنین عزیزانی سخن بگویم تا اتمام حجت کرده باشم. بالاترین سخنم و شاید عمیق ترین سخنم از شما برادرانم این است که همچون ابوالفضل العباس که امام و رهبرش را یاری نمود ، بازوی امام باشید، نگذارید تنها بماند زیرا تنها ماندن امام تنها ماندن اسلام است. البته شما خود بهتر می دانید زیرا که مردان دانشگاه امام حسین هستید و از مکتب حسین درس آموخته اید. و دیگر سخنم با شما خواهرانم و یا به زبان دیگر زینبان زمانم هست، در یک جمله می گویم حجابتان را حفظ کنید. استعمار از سیاهی چادر تو بیشتر می ترسد تا سرخی خون من حجابت را حفظ کن همچون زینب که خون برادرش را به حد اعلاء رسانید. نگذارید خونمان پایمال شود اجر شما با ا... و امام ، در پایان گوشه بزرگ سخنم را در جمله ای کوچک اجتماعی به پدر و مادر عزیز و مهربانم می دهم. مادر و پدر عزیزم امیدوارم که مرا حلال کنید علی الخصوص مادرم ، مادری که مرا با هزار رنج و مشقت بزرگ کرد. مادر و پدر در مرگ من گریه نکنید اما گریه تان برای من نباشد بلکه برای شهدای کربلا برای امام حسین و علی اکبر و ابوالفضل العباس باشد. و همینطور در مرگ من نباید زیاد ناراحت شوید برای اینکه من نزد شما امانتی بودم و شما باید افتخار کنید که این امانت را به خوبی نزد صاحبش تحویل دادید. پدر من شما را زیاد رنج دادم امیدوارم که مرا ببخشید از خواهر و برادرانم حلالی می جویم و همینطور از فامیل و دوستها می خواهم هر کس نزد من چیزی دارد برود منزل مان تحویل بگیرد و اگر من از آنها چیزی می خواهم حلال می کنم و امیدوارم که مرا ببخشید و مرا حلال کنید. راستی مادر من یک سال نماز و روزه دارم بدهید برایم بخوانند.
والسلام – بنده حقیر محمدرضا نیک صفت





 




آمار سايت



 
  
 Free Page Rank Tool